شاید بارها اسم طلاق عاطفی به گوش شما رسیده باشد ولی در مورد آن اطلاعات کافی نداشته باشید، بعد از خواندن این مطلب شاید متوجه شوید که تا بحال این اتفاق را در زندگی خود تجربه کرده اید یا بارها در زندگی نزدیکان و اطرافیان خود احساسش کرده اید.
طلاق عاطفی چیست؟
ممکن است بعضی اوقات در پیرامون خود زنان و مردانی را ببینید که پایه رابطه آن ها را نفرت و خشم تشکیل داده است و هیچ نوع عشق و مهر و محبتی در رابطه آن ها نبینید. در این موارد حتی زن و مرد با اینکه هیچ علاقه ای در بینشان نیست اما باز به زندگی مشترک خود ادامه می دهند.
زمانی که زن و مرد بتوانند تمام نیازهای روانی، زیستی و اجتماعی خود را در رابطه تامین کنند می توانیم بگوییم که ازدواج آن ها در شرایط بی خطر و سفید است، هنگامی که در یک ازدواج یکی از این نیازها به طور کامل تامین نشود، آن رابطه محکوم به شکست می شود. این شکست حتی ممکن است منجر به طلاق نشود و زن و مرد از هم به طور رسمی جدا نشوند.
زمانی که یک زوج قادر نباشند که نیازهای جنسی و عاطفی یکدیگر را تامین کنند و هم صحبت تنهایی یکدیگر نباشند و همینطور مانع رشد اجتماعی یکدیگر شوند، این مشکلات می توانند زندگی آن ها را به گورستان عشق تبدیل کند. دراین زمان بهتر است افراد به بهترین روانشناس مراجعه کنند.
دلایل طلاق عاطفی
طلاق عاطفی به مرحله ای از زندگی گفته میشود که زوجین احساس میکنند همدیگر را نمیتوانند درک کنند و روابط آنها به سردی کشیده میشود. در این مرحله آنها به دلیل وجود فرزندان یا وابستگی مالی یکی از دو طرف و یا برای حفظ آبرو در کنار هم هستند و زندگی بدون عشق و مهربانی را ادامه میدهند و در زندگی آنها اعتماد و علاقه به هم از بین میرود. با توجه به مطالعات انجام شده مهمترین دلایل طلاق عاطفی عبارت است از:
اختلاف نظر و عدم تفاهم با همسر
زمانی که تفاوت ها بین زوجین بیشتر میشود بهتر است آنها به دنبال نقاط مشترک و مثبت باشند در غیر اینصورت اختلاف بوجود آمده و موجب بحث و جدل بین آنها میشود.
بهانه گیری همسر
اگر همسر بهانه گیر شده و از قبل اینطور نبوده لازم است است به این موضوع به طور جدی پرداخته شود و علت یابی شود.
بی توجهی به بهداشت فردی
کم توجهی و بی توجهی به بهداشت فردی موجب سردی در روابط می شود و این مورد باید به سرعت شناسایی شود.
انتقاد کردن شدید زوجین از هم
انتقاد شدید و پی در پی زوج ها از هم نشان دهنده نارضایتی زوجین از ازدواج است.
عدم شفافیت زوجین با هم
عدم شفافیت در روزمرگی و گفتن رازها و دروغ گفتن بی اعتمادی در بین زوجین به وجود میآورد و منجر به طلاق عاطفی میشود.
اجتناب از هم صحبتی و هم خوابگی با هم
اجتناب از هم صحبتی و هم خوابگی با هم ناخوشایند بوده و موجب طلاق عاطفی میشود.
جلوگیری از طلاق عاطفی
برای پیشگیری از بحث زوجین و طلاق عاطفی بین آنها نخستین گام پذیرش مسئولیت انتخاب هایشان است. بهتر است در صورت بروز مشکلات زوجین با گفتگو در آرامش سعی در رفع مشکلات داشته باشند. مثلا اگر بعد از بحثی اشتیاق به کارهای خانه و یا کارهایی که از قبل با اشتیاق انجام میدادید ندارید باید به فکر اصلاح خود باشید. همچنین نادیده گرفتن محبت یکدیگر به هم منجر به طلاق عاطفی میشود و تشکر از هم برای برآورده کردن نیازهای هم حس محبت و انگیزه ادامه زندگی در کنار هم را بیشتر میکند.
چه رفتارهایی احتمال طلاق عاطفی را بیشتر میکند؟
مشکلاتی وجود دارند که به مرور زمان روابط را سست تر میکند و موجب طلاق عاطفی میشود. افراد میتوانند با مراجعه به مشاور مهارت های ارتباطی زوجین را یاد بگیرند. در زیر به موارد مهمی اشاره میکنیم:
- کم گذاشتن زمان برای یکدیگر
- رفتارهای خشونت آمیز با هم
- عدم همراهی با هم
- چشم پوشی از نکات مثبت در روابط
- کم توجهی و بی توجهی به نیازهای عاطفی
- بی میلی جنسی
- نداشتن اعتماد به یکدیگر
- عدم رضایت از رابطه جنسی
- وقت گذاشتن بیش از حد در شبکه های اجتماعی
- نداشتن مهارت کافی و لازم برای مدیریت زندگی
- بهونه جویی و ایرادگیری های بی دلیل
نتیجه طلاق عاطفی چه می تواند باشد؟
طلاق عاطفی عواقب زیادی در پی دارد، بعد از طلاق عاطفی در وهله اول اعتماد و جاذبه زن و مرد نسبت به هم از بین می رود. احساس غم و ناامیدی در یکی از طرفین در پی برآورده نشدن نیازهایش در زندگی مشترک شکل می گیرد.
در مواردی ممکن است که همسران در محیط های بیرون از خانه و در مقابل دیگران بسیار خوب و صمیمی با هم برخورد کنند ولی زمانی که با هم تنها هستند نتوانند یکدیگر را تحمل کنند. دراین حالات به طلاق عاطفی، طلاق پنهان هم می گویند. البته امکان دارد که این سردی روابط در اوایل از سمت زن یا شوهر باشد و بعد از گذشت زمان به صورت دو طرفه شود. که در این شرایط با گذر زمان زن و مرد نسبت به یکدیگر اهمیتی نمی دهند و نه نگران حال یکدیگر می شوند و نه به همدیگر عاطفه و علاقه مثبتی ابراز می کنند.
زمانی که در زندگی مشترک هیچ حس رضایت بخشی بین همسران وجود نداشته باشد، زوجین نمی توانند مشکلات زندگی را تحمل کنند و ادامه زندگی برایشان دشوارتر از قبل می شود، این شرایط حتی ممکن است چندین سال ادامه داشته باشد و سرانجام به طلاق قانونی بیانجامد.
برخی از نشانه های طلاق عاطفی که مخفیانه وارد زندگی شما می شوند:
- کاهش وقت گذاشتن زن و مرد برای همدیگر.
- کاهش گیرایی و جذابیت و وابستگی برای یکدیگر.
- بیشتر شدن سرگرمی های بیرون از خانه و تمرکز بر مسائل و سرگرمی های برون زناشویی.
- برملا شدن اشتباهات و رازهای بیرون از خانواده زن و مرد، برای یکدیگر.
- استفاده نکردن از راهکارهای حل مسائل.
- کاهش روابط جنسی و جسمی و روابط کلامی که باعث از بین رفتن وفاداری در رابطه می شود و می تواند زمینه ای برای شروع روابط فرازناشویی شود.
- اعتماد نکردن زن و مرد به همدیگر برای حل مشکلات و ناامید بودن برای حل کردن مشکلات باعث ایجاد مشاجره و دعوا در خانواده و زندگی مشترک می شود.
- وقت گذاشتن و توجه کردن بیش از حد به فرزندان و عدم توجه به همسر و غافل شدن از روابط زناشویی دست به دست هم می دهند و منجر به دوری زوجین از همدیگر می شود.
- بزرگ کردن مشکلات کوچک و سرزنش بیش از حد یکدیگر و به رخ کشیدن مشکلات.
- تمرکز بیش از حد به مشکلات گذشته و غافل شدن از مسائل پیش رو.
- کاهش هیجان و شور و شوق در زندگی مشترک.
- وقت نذاشتن برای یکدیگر و توجه به مسائل دیگر مانند پرداختن به برنامه های تلوزیونی و سریال ها.
- نپذیرفتن مشکلات و سکوت کردن در برابر همه مشکلات.
هنگامی که هریک از موارد بالا را در زندگی مشترک خود احساس کردید حتما با یک روانشناس خوب و بهترین روانشناس خانواده برای حل مشکل طلاق عاطفی مشورت کنید.
نتیجه گیری
اگر به موقع به این نتیجه برسیم که روابطمان به سردی کشیده شده و احتمال طلاق عاطفی وجود دارد باید به پزشک متخصص مراجعه کنیم و با کمک او برای تجدید رابطه تلاش کنیم.