شاید با کمی فکر کردن به کلمه “خود مشغولی” بتوانیم به معنای آن پی ببریم. خود مشغولی در ساده ترین بیان، یعنی مشغول خود بودن. یعنی درگیری مداوم درونی و بیرونی به اموری که صرفا مربوط به خود هستند. مثلث خد مشغلی،در واقع سه وضعیت روانی و ذهنی است که انسان را همواره گرفتار “خود” نگه می دارد. در خودماندگی که یکی از خصیصه های بارز اکثر انسان ها در دنیای امروز است، ریشه در همین مثلث دارد.
- رنجش
- عصبانیت
- ترس
” مثلث خودمشغولی ” را به وجود می آورند. تمام نواقص اخلاقی از این سه واکنش هیجانی سرچشمه میگیرند.
رنجش
واکنش ما در برابر آن قسمت از گذشته مان است که مسائل طبق خواسته و روال ما پیش نرفته، در بیشتر مواقع آمیخته با احساس رنجش است. یعنی فرد به گذشته خود نگاه می کند و می بیند که چطور به چیزهایی که می خواسته نرسیده است؟ چطور چیزهایی که برای او مهم بوده اند را از دست داده و …بنابراین دچار احساس عمیقی از ناراحتی و رنجش می شود. هرچقدر این حس رنجش و آزردگی در فرد پررنگ تر باشد، بیشتر او را به گذشته کشانده و در همانجا نگه می دارد! زندگی کردن در گذشته، گره ای است که مانع داشتن لحظات شیرین و معنادار در زندگی می شود.
عصبانیت
وقتی در لحظه حال با اتفاقی یا رویدادی روبرو می شویم که نمی توانیم آن را بپذیریم یا سعی داریم در برابر آن مقاومت کنیم، دچار عصبانیت می شویم. در واقع روش رویارویی ما با زمان حال و واکنشی که به منظور انکار واقعیت نشان می دهیم، ریشه عصبانیت است.
ترس
واکنش ما در مقابل موقعیت ها و اتفاقات ناشناخته و احساس نگرانی از به وقوع نپیوستن رویاها، از جنس ترس است. ترس احساسی است که وقتی ما به آیندهمان فکر میکنیم دچار آن میشویم.
اکثر انسان ها، در اثر ترس از هرگونه تغییر، هیچ اقدامی برای بهتر شدن اوضاع خود نمی کنند.به همین علت شرایط آن ها روز به روز تیره تر خواهد شد.
- هر سهی این احساسها، عوارض خود مشغولی است. گرفتار شدن و ماندن در آنها، میتواند باعث بروز مشکلات جدی تر مثل ظاهر شدن علائم افسردگی و استرس در فرد شود.
این واکنشها در مقابل آدمها، مکانها و وقایع گذشته، حال و آینده زمانی ظاهر میشود، که انتظارات ما از آنها برآورده نشود.
راه حل کلیدی رهایی از خودمشغولی
ما میتوانیم از خودمشغولی رهایی پیدا کنیم اگر:
- پذیرش را جایگزین رنجش
- عشق را جایگزین عصبانیت
- ایمان را جایگزین ترس کنیم.
برای اینکه بتوانید تا حد زیادی از این احساس های مخرب، که مانع جدی رشد و ترقی شما در تمام ابعاد زندگی هستند، می توانید با قدم های هرچند کوچک شروع کنید. به یاد داشته باشید که طولانی ترین راه ها با قدم ها کوچک شروع می شوند…
- فهرستی درباره تمام افراد و اتفاقاتی که باعث رنجش شما شده اند تهیه کنید. دلیل ناراحتی خود را نیز به طور دقیق بنویسید. سعی کنید به گونه ای غیرتکراری به قضایا نگاه کنید و ببینید آیا هنوز هم ناراحت هستید؟! اگر بنظرتان آن موضوع در حال حاضر دیگر نمی تواند شما را ناراحت کند، به سادگی آن را رها کنید و دیگر به سراغش نروید. اگر هنوز باعث رنجش شما می شود، فکر کنید که چطور می توانید آن فرد یا آن رویداد را بخشیده و خود را از بند ناراحتی آن رها کنید.
- با خودتان مهربان باشید. بابت هیچ اتفاقی در گذشته خود را سرزنش نکنید و اجازه ندهید دچار احساس پشیمانی شوید.
- هنگام خشمگین شدن، سعی نکنید آن را سرکوب کنید. حتی اگر لازم است گریه کنید، اینکار را انجام دهید.یک انسان سالم تمام احساسات و هیجانات خود را به رسمیت می شناسد. فقط بلد است آن ها را کنترل کند. کنترل کردن با سرکوب کردن بسیار متفاوت است. سرکوب یعنی شما به هر دلیلی، خشمی که نسبت به فردی دیگر احساس می کنید را منکر شده و نه به آن شخص و نه حتی به خودتان، راجع به آن حرفی نمی زنید. اما کنترل کردن، یعنی شما به خودتان حق می دهید که عصبانی باشید. ولی صبر می کنید تا زمانی که آرام تر شدید به روشی منطقی آن را ابراز کرده و درباره ی آن صحبت کنید.
- سعی کنید نسبت به تغییرات و حتی ریسک های کوچک پذیرا تر باشید. کم کم سعی کنید کارهایی که به دلیل ترس، هیچ وقت آن ها را انجام نداده اید را انجام دهید و از هیجان نهفته در “تغییر” لذت ببرید.
شما می توانید به کمک یک روانشناس خوب، به راحتی از تمام خودمشغولی ها و افکار و احساساتی که ناسالم و یا مربوط به گذشته و آینده هستند، رهایی پیدا کنید. دکتر زهرا امام، روانشناس خوب و توانمند در تهران، به شما عزیزان ساکن تهران، برای دست یابی به روش های مناسب رهایی از خودمشغولی کمک خواهند کرد. عزیزانی که در شهرهای دیگر نیز سکونت دارند، می توانند از طریق مشاوره آنلاین با دکتر زهرا امام مشاوره انجام دهند.