زهرا امام / بیماری های روانی / ۷ علت اصلی افسردگی [ دکتر زهرا امام، روانشناس]
۷ دقیقه
علت اصلی افسردگی چیست؟

۷ علت اصلی افسردگی [ دکتر زهرا امام، روانشناس]

آنچه می خوانید...

علت اصلی افسردگی چیست؟ عوامل ژنتیکی، شیمیایی، محیطی و رویدادهای زندگی، عزت نفس پایین، کمال‌گرایی، تنهایی، نوع طرز تفکر نسبت به خود و… از جمله دلایل بروز افسردگی در افراد مختلف هستند. در صورتی که در خود یا اطرافیان نشانه‌هایی از افسردگی می‌بینید، بهتر است این نوشته را بخوانید و با دلایل آن بیشتر آشنا شوید.

7 علت اصلی افسردگی [ دکتر زهرا امام، روانشناس]

دلایل اصلی افسردگی چیست؟

در بروز افسردگی دلایل زیادی موثر هستند که در ادامه‌ی متن به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم.

عوامل ژنتیکی

یکی از عوامل مهم در بروز افسردگی، عوامل ژنتیکی و داشتن سابقه خانوادگی است. تحقیقات نشان می‌دهد که وجود پیش‌زمینه خانوادگی و وراثت افسردگی، نقش مهمی در پدیدار شدن این بیماری دارد. افرادی که در خانواده‌شان سابقه افسردگی وجود دارد، احتمال بروز افسردگی نسبت به افرادی که خانواده‌شان سابقه این بیماری را ندارد، بیشتر است.

عوامل شیمیایی

تغییرات در ساختار و عملکرد مواد شیمیایی مغزی می‌تواند عاملی در بروز افسردگی باشد. اختلال در سطوح نوروترانسمیترها (مواد شیمیایی مغزی که در انتقال پیام‌های عصبی نقش دارند) مانند سروتونین، نوراپی‌نفرین و دوپامین می‌تواند باعث بروز افسردگی شود. تغییرات در فعالیت نظام عصبی و نقش آنتی‌اکسیدان‌ها و التهاب نیز ممکن است در ایجاد و شدت افسردگی نقش داشته باشند.

عوامل محیطی و رویدادهای زندگی

عوامل محیطی و رویدادهای زندگی می‌توانند نقش مهمی در بروز افسردگی داشته باشند. رویدادهای ناگوار و استرس‌زا مانند از دست دادن عزیزان، مشکلات در روابط فردی، مشکلات مالی، از دست دادن شغل، تجربه ضربه‌های روحی و جسمی و موارد مشابه می‌توانند باعث بروز افسردگی شوند. همچنین، محیط اجتماعی نامناسب، عدم حمایت اجتماعی و فشارهای فرهنگی و اجتماعی نیز ممکن است در افزایش احتمال افسردگی تاثیرگذار باشند.

نکته: بروز افسردگی می‌تواند نتیجه ترکیبی از عوامل مختلف باشد. همچنین، افسردگی یک مسئله اجتماعی و روانی پیچیده است و ممکن است عوامل فردی و محیطی دیگر نیز در بروز آن نقش داشته باشند. بهتر است در صورت تجربه علائم افسردگی، با روانپزشک یا متخصص روانشناس مشورت کنید تا تشخیص دقیق و درمان مناسب برای شما تعیین شود.

3 علت اصلی افسردگی چیست؟

بیشتر بخوانید: درمان افسردگی با نوروفیدبک

نوع طرز تفکر

تجربه غم و اندوه بیش از حد و تمرکز بر روی اشتباهات و تجربیات ناخوشایند می تواند اثرات مخربی بر سلامت روانی و عاطفی ما داشته باشد. این امر می تواند به شکل تعمیم بیش از حد ظاهر شود، جایی که ما جنبه‌های منفی این تجارب را به سایر حوزه های زندگی خود گسترش می‌دهیم، که منجر به یک دیدگاه منفی فراگیر می‌شود. با گذشت زمان، این الگوی تفکر منفی می‌تواند منجر به ایجاد افسردگی و همچنین احساس تردید و ناامیدی گردد.

مطالعات علمی تاثیر فیزیولوژیکی تفکر منفی و تمرکز بر رنج را روشن کرده است. مشاهده شده است که چنین الگوهای فکری می توانند واکنش ما را به محرک های دردناک افزایش دهند. این بدان معناست که ممکن است نسبت به دردهای جسمی یا عاطفی حساس‌تر شویم و درک خود را از ناراحتی تقویت کنیم. علاوه بر این، تفکر منفی باعث افزایش سطح هورمون کورتیزول در بدن ما می‌شود. کورتیزول با استرس مرتبط است و می‌تواند اثرات مختلفی بر سلامتی ما داشته باشد. علاوه بر این، تفکر منفی می‌تواند منجر به افزایش عوامل التهابی در بدن شود.

پاسخ التهابی ناشی از تفکر منفی و تمرکز بر رنج می‌تواند بر رفتار ما تاثیر بگذارد و علائم مرتبط با بیماری و افسردگی را تشدید کند. خستگی یکی از واکنش‌های رایج بدن است، زیرا پاسخ‌های فیزیولوژیکی بدن به التهاب می‌تواند سطح انرژی ما را تخلیه کند. همچنین می تواند منجر به کاهش توانایی واکنش سریع شود و انجام وظایف شناختی یا شرکت در فعالیت‌هایی که نیاز به چابکی ذهنی دارند را دشوارتر کند. کاهش تمرکز یکی دیگر از عوارض جانبی است، زیرا پاسخ التهابی می‌تواند فرایندهای شناختی و توانایی تمرکز ما را مختل کند. علاوه بر این، تفکر منفی و التهاب متعاقب آن می‌تواند منجر به از دست دادن اشتها شود و بر عادات غذایی و تغذیه کلی ما تاثیر بگذارد.

بیشتر بخوانید: راه‌های پیشگیری از افسردگی

کمالگرایی

در کمال‌گرایی، افراد استانداردهای بسیار بالایی را برای خود تعیین و دائما عملکرد خود را نقد و قضاوت می‌کنند. به این معنی که کمال‌گرایان همیشه خود را ارزیابی و بر کاستی‌های خود تمرکز می‌کنند.

کمال گرایی می تواند چندین اثر منفی بر افراد داشته باشد. این افراد اعمال خود را بررسی و به شدت قضاوت می‌کنند. این طرز فکر متمرکز بر خود می تواند آنان را از درگیر شدن کامل در چالش‌ها و فرصت‌های معنادار برای رشد شخصی باز دارد. آنان به جای تمرکز بر روی کاری که در دست دارند یا اهداف ارزشمندی را دنبال می کنند، مشغول یافتن نقص‌های درون خود می شوند.

علاوه بر این، تلاش مداوم برای رسیدن به کمال می تواند از نظر ذهنی و عاطفی خسته کننده باشد. افراد کمال گرا اغلب برای رسیدن به استانداردهای غیرواقعی خود فشار دائمی را احساس می کنند که می تواند منجر به استرس و اضطراب مزمن شود. این فشار همچنین می تواند منجر به ترس از شکست شود، زیرا هر شکستی به عنوان شاهدی بر عدم کفایت شخصی تلقی می شود. این ترس از شکست می تواند توانایی آنان را برای ریسک کردن و امتحان کردن چیزهای جدید، محدود کند و پتانسیل رشد و توسعه آنان را محدود کند.

کمال‌گرایی می‌تواند یک چرخه بی پایان باشد. از آنجایی که کمال یک هدف دست نیافتنی است، کمال گرایان اغلب از عملکرد خود احساس نارضایتی و ناامیدی می کنند.

عزت نفس پایین از دلایل افسردگی

تنهایی

تنهایی به طرق مختلف هم بر جسم و هم بر ذهن تاثیر می‌گذارد. تنهایی به عنوان یک اختلال اضطرابی قابل توجه است که باعث ترشح هورمون‌های اضطرابی می‌شود و می تواند عملکردهای مغز از جمله یادگیری و حافظه را مختل کند. این نشان می دهد که تنهایی نه تنها اثرات روانی دارد، بلکه بر توانایی های شناختی نیز تاثیر می گذارد.

علاوه بر این، تنهایی درک فرد را از اضطراب به طور کلی تشدید می‌کند به این معنی، افرادی که احساس تنهایی دارند بیشتر در موقعیت‌های مختلف احساس اضطراب می‌کنند. این نشان می‌دهد که تنهایی می‌تواند اضطراب موجود را تقویت و افراد را در برابر محرک‌های اضطراب‌زا مستعدتر کند.

تنهایی اثرات منفی جسمانی نیز دارد. عملکرد سیستم ایمنی بدن را کاهش می دهد و افراد را در برابر بیماری‌ها و عفونت‌ها آسیب‌پذیرتر می‌کند. علاوه بر این، تنهایی با افزایش التهاب در بدن همراه است که موجب افسردگی می‌شود. این نشان می‌دهد که تنهایی نه تنها بر سلامت روانی تاثیر می‌گذارد، بلکه پیامدهای جسمی نیز دارد.

بیشتر بخوانید: وسواس فکری در نوجوانان

عزت نفس پایین

داشتن عزت نفس پایین می‌تواند یکی از عوامل موثر در ایجاد و تشدید افسردگی باشد. افسردگی اغلب با احساسات ناامیدی، ناراحتی شدید، کاهش انرژی، کاهش اهتمام به فعالیت‌های روزمره، اختلال در خواب و اشتها، تمرکز ناموفق و افکار منفی همراه است. داشتن عزت نفس پایین ممکن است افراد را به احساسات منفی، بی‌ارزشی، بی‌اعتمادی به خود و… سوق دهد، که این می‌تواند به افسردگی منجر شود.

عزت نفس پایین می‌تواند نتیجه‌ای از عوامل مختلف از جمله تجربه رویدادها یا شرایط ناشی از روابط اجتماعی نامناسب، تجربه فشارها و استرس‌های مداوم، تجربه ناکامی‌های مکرر، تعارض میان انتظارات شخصی و عملکرد فعلی، فراگیر شدن باورهای منفی درباره خود و دیگران و موارد دیگر باشد.

داشتن عزت نفس پایین ممکن است باعث شود فرد بر ارزش‌ها و موفقیت‌های شخصی خود شک کند و در نتیجه به خود انتقاد کند. این الگوی منفی و انتقادی می‌تواند در درازمدت باعث ناراحتی و افسردگی شود و قدرت و انرژی ذهنی را کاهش دهد.

تنهایی از دلایل افسردگی

نتیجه‌گیری

در این متن، به بررسی دلایل بروز افسردگی پرداختیم. اضطراب، تنهایی، کمال‌گرایی، داشتن عزت نفس پایین، عوامل ژنتیکی، عوامل شیمیایی و… از دلایل بروز این اختلال هستند که در خصوص هر کدام از آن‌ها مطالب مورد نظر را بیان کردیم. به این نکته توجه داشته باشید که افسردگی نیاز به درمان دارد. پس، بهتر است به روانشناس و روانپزشک متخصص مراجعه و درمان را شروع کنید.

زهرا امام (روانشناس)

مشاوره ازدواج ,خانواده ومشکلات زناشویی
درمان اختلالات روانشناختی (وسواس ,افسردگی و…)
- آموزش خانواده(ارتباط موثرزوجین شیوه های فرزندپروری ومهارت های زندگی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *